شریعتی شریعتی است

این وبلاگ جهت گسترش افکار معلم شهید دکتر علی شریعتی راه اندازی شده.امیدوارم از مطالعه ی مطالب درج شده لذت ببرید.

شریعتی شریعتی است

این وبلاگ جهت گسترش افکار معلم شهید دکتر علی شریعتی راه اندازی شده.امیدوارم از مطالعه ی مطالب درج شده لذت ببرید.

از عاشورا بگو...

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد 

 در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد

ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد

شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

بازاین چه شورش است که در جان واژه هاست 

شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت  

دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت

یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت

تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید

بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید

در خون کشید قافیه ها را حروف را 

 از بس که گریه کرد تمام لهوف را

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن

 پیشانیش پر از عرق سرد و بعد از آن

خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن

شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن

در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس   

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...

حمید رضا برقعی 

نظرات 1 + ارسال نظر
عرفانه پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:48 ب.ظ http://www.erfane.mihanblog.com

از دیده به جای اشک خون می آید دل خون شد و از دیده برون می آید

دل خون شدازاین غصه که ازقصه ی عشق می دید که آهنگ فسون می آید

می رفت و دو چشم انتظارم بر راه کان عمر که رفت با ز چون می آید

با لاله که گفت حال ما را که چنین دلسوخته و غرقه به خون می آید

کوتاه کن این قصه ی جانسوز ای شمع کز صحبت تو بوی جنون می آید

«از کتاب هنر اثر دکتر شریعتی »

موفق باشید..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد